با دست خالی سراغ حافظ رفتن، چیزی نصیب خواننده نمیشود
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۱۲۲۸
ایسنا/همدان یک استادتمام ادبیات فارسی با طرح این سوال که «برای مطالعه غزلهای حافظ، رعایت چه بایدها و نبایدهایی لازم است؟» اعلام کرد: با دست خالی و بدون پیش زمینه سراغ حافظ رفتن چیزی جز پوسته ظاهری نصیب خواننده نمیشود.
دکتر اسماعیل شفق در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در آغاز سخن خوب است تا یادآور شویم که غزلهای حافظ مثل غزلهای سعدی یا غزلیات مولوی سرراست و شفاف نیستند؛ غزلهای حافظ کمی از آنها بغرنجتر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اینکه کسی یا کسانی از روی تفنّن یا تفأل بخواهند غزلی از حافظ را باز کرده و بخوانند، هیچ شکال و مانعی ندارد چراکه دیوان حافظ مثل یک باغ خرم و باصفاست و از هر سمتی که وارد این باغ شوی، مانعی نیست اما اگر کسی بخواهد از روی تعمق به سپهر اندیشه حافظ نزدیک شود، اینجا دیگر مسأله فرق میکند و یک لوازم و مقدماتی لازم است که یک خواننده جدی غزلهای حافظ خوب است تا نسبت به آنها آگاهی داشته باشد.
شفق مطرح کرد: نخستین نکتهای که لازم میدانم در آغاز سخن به آن اشاره کنم، مسأله توالی ابیات حافظ است؛ در واقع توالی ابیات در غزلهای حافظ الزاماً بیانگر توالی اندیشه او نیست، یعنی هنگامیکه داریم یک غزل ۱۰ بیتی از حافظ را میخوانیم ممکن است که در محور عمودی غزل، یک گسست معنایی را در بین ابیات ببینیم به طوریکه مثلاً بیت قبل چیزی را دارد میگوید که به نظر میآید با پیام بیت بعدی زیاد هماهنگ و در یک راستا نیست. دقیقاً همین جاست که میخواهیم بگوییم تلاش نکنیم تا از پیش خود، آن رخنه معنایی را به هر شکلی که شده پر کنیم و یا به تفسیر و تعبیرهای دور و دراز متوسل شویم، کافیست این نکته مهم را درنظر بگیریم که در غزلهای حافظ درست است که در محور عمودی، اصل بر توالی معنایی ابیات است اما در عین حال در همان محور عمودی غزل، هر بیتی میتواند معنای مستقلی داشته باشد، یا برخی موارد دو یا سه بیت در یک راستا هستند اما بیت بعدی از نظر معنایی با آنها فرق میکند.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه در این غزل حافظ با مطلع (بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید/ از یار آشنا سخن آشنا شنید) بسیاری از ابیاتش ارتباط معنایی پیوسته و زنجیرواری با ابیات دیگر ندارد و هر بیتی پیام مستقلی را ارسال میکند. حال این سوال پیش میآید که چرا ابیات حافظ چنین چینشی دارند؟ میتوان به این پرسش از دو زاویه پاسخ داد؛ یکی اینکه ممکن است حافظ خودش برخی از ابیات را از گردونه همان غزل خارج کرده باشد، یعنی ممکن است که آن غزل ۱۰ بیتی، در اصل ۱۴ بیت بوده و حافظ از آنها کاسته باشد چراکه میدانیم حافظ یکی از مشکلپسندترین شاعران زبان فارسی است. به قول نقاد معروف روس مایاکوفسکی، حافظ میخواسته به فرم نهایی برسد. فراموش نکنیم که دیوان حافظ یکی از کمحجمترین دیوانهای شعر فارسی است، یعنی حدود ۵۰۰۰ بیت دارد. کافی است که با دیوان صائبتبریزی مقایسهاش کنید که حدود ۸۰ هزار بیت دارد، این بدان معناست که حافظ با هوشیاری تمام آن ابیات سُستی را که قرار بود نقاد بیرحم روزگار آنها را کنار بزند (خودش پیشاپیش آنها را کنار گذاشته و اینطور به نظر میرسد که حافظ تا آخرین روزهای عمرش دغدغه تکامل غزلهایش را داشته و آنها را همواره حک و اصلاح میکرده است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: نکته دوم که به عقیده ما از نکته اول هم میتواند قابل توجهتر باشد این است که حافظ که حافظ قرآن بوده و از صورت و سیرت قرآن آگاهی داشته، طبعاً این نکته ملکه ذهنی او بوده که در بسیاری موارد در آیات قرآنی استقلال معنایی وجود دارد بنابراین هیچ استبعادی ندارد که بگوییم پیامهای متناوب، متنوع و منفصلی که در برخی از غزلهای او دیده میشود، متأثر از تناوب و انفصال معنایی در برخی از آیات، در سورههای قرآنی است؛ به عنوان نمونه در سوره نجم میبینیم که از آیه ۳۰ تا ۴۰ معنی و پیام این ۱۰ آیه، منفصل و مستقل هستند و هر آیه نسبت به آیه قبل و بعد از خود، معنا و پیام مستقلی دارد. در سوره حمد و توحید هم تقریباً همین ویژگی با اندکی توسُع دیده میشود.
وی بیان کرد: پیشفرض دوم در مطالعه دیوان حافظ ارائه معانی پاک با واژگان ناپاک است؛ یعنی شاعر به قصد انگیختگی معنایی و ارائه یک معنای تازه به منظور ایجاد جذابیت برای مخاطب و یا برای ابراز نوعی بیپروایی در بیان خط قرمزها، گاهی از واژگان ممنوعه استفاده میکند در حالیکه نیت او، از این شائبههای ناپاک مبراست، در واقع در اطراف آن معنای پاک و بیآلایش، از معانی ناپاک یک طیف درست میکند تا به نوعی از آنها آشناییزدایی معنایی کرده باشد؛ به عنوان مثال وقتی میگوید (به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی/ دعای اهل دلت باد مونس دل پاک)، بدیهی است که میکده در اینجا نمیتواند همان معنای مألوف خودش را داشته باشد بنابراین باید به این لطایف ادبی توجه داشت چراکه اینها جزو شگردهای هنری حافظ است.
شفق به پیش فرض سوم یعنی واژگان دوسویه یا ایهام اشاره کرد و گفت: بهکار بردن واژگان دوسویه از خصیصههای ادبی حافظ است که شاعر با ارائه دو چشمانداز معنایی متفاوت لطف خاصی به کلام خود میبخشد؛ به عنوان نمونه وقتی میگوید (تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او/ زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند)، در این بیت واژه چین با مهارت تمام از سوی حافظ بهکار برده شده است، از یک طرف تداعیکننده چین زلف است و از سوی دیگر یادآور کشور چین که در دوری و درازی معروف بوده، است (أطلبوا العِلم ولو بِالصّین = به دنبال علم باشید حتی اگر در چین باشد)، یا وقتی که میگوید (زآنجا که پردهپوشی عفو کریم توست/ بر قلب ما ببخش که نقدی است کمعیار)، در این بیت کلمه قلب نقشی دوسویه ایفا میکند، از یکسو با همنشینی در کنار نقد و عیار، سکه تقلبی را تداعی میکند و از سوی دیگر با همنشینی در کنار عفو و پردهپوشی خداوند، به معنای دل هم میتواند باشد.
وی در ادامه با طرح این سوال که مسأله رند در اشعار حافظ چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ ماجرای رند چیست؟ اظهار کرد: این موضوع یکی از پیشفرضهای ورود به حافظ میتواند باشد. در این مورد باید توجه داشته باشیم که واژه رند در سیر تاریخی خودش، همواره معنای منفی داشته است، حتی در قرن هفتم و هشتم و معمولاً به معنای لاابالی و بیقید و بند بهکار میرفته است. گاهی اوقات از رندها به عنوان اراذل و اوباش و مزدوران اجارهای برای انتقامگیری و یا پیشبرد مقاصد خودشان هم استفاده میکردند، چنانکه مثلاً در تاریخ بیهقی در داستان حسنک وزیر میخوانیم ( ... مشتی رند را سیم دادند تا سنگ زنند) اما ما میبینیم که حافظ این واژه را به جای شهیدان صحرای کربلا هم بهکار برده است.
این استادتمام ادبیات فارسی مطرح کرد: آنجا که میگوید (رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس/ گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت)، این کاربری از سوی حافظ هم میتواند تحت قاعده معنیافزایی گونهای نوآوری از سوی حافظ به حساب آید و هم میتواند تحت قاعده ارائه معانی پاک با واژگان ناپاک که قبلاً از آن سخن گفتیم، توجیهپذیر باشد.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از پیشفرضهای مطالعه دیوان حافظ درنظر گرفتن مسأله دینگزیری و دینگزیری است؛ منظور ما از دینگزیری همان دینباوری و خداباوری) است، این موضوع نیز یکی از شگردهای هنری حافظ است. در این لطیفه هنری، شاعر در عین حال که دینباوری از مسلمات شخصیت باطنی اوست (ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/ به قرآنی که اندر سینه داری) اما برای ایجاد نوعی جذابیت هنری و ارائه معانی چندپهلو و گاهی قلندرانه و نیز بیان نوعی طنز اجتماعی نیشدار و گزنده به گونهای سخن میگوید که یک خواننده ناآشنا و مبتدی ممکن است از آن حتی بوی کفر و ارتداد هم استشمام کرده و جلوهای از دینگریزی را در آنها تشخیص بدهد؛ به عنوان نمونه به این ابیات توجه کنید (اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک/ از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک؟) و (فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد/ که میحرام، ولی به ز مال اوقاف است). در هر صورت اینکه میبینیم حافظ میگوید که غزل من از غزل سعدی متمایز است، ناظر به طرح همینگونه مسائل است. چنین ویژگی را در غزلهای سعدی یا نمیبینیم و یا اینکه بسامد چندانی ندارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری حافظ ادبيات دیوان حافظ تفأل استانی اجتماعی دهه فجر 1402 استانی اقتصادی انتخابات ۱۴۰۲ عنوان نمونه غزل های حافظ دیوان حافظ پیش فرض
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۱۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشجوهای خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوجهای دانشجو
مهربانو های منتظر و مهربان های مضطرب! مهربانو ها چشم به راه روز مبارک وصال؛ و به فاصله یک شهر شلوغ، مهربان ها مردد بین شسکتن از سختی جدایی یا شکستن زیر بار سنگین زندگی مشترک! دانشجو رنج هجران میکشد و دانشگاه ایستاده است و تماشا میکند!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- فاطمه افتخاریپور*: فاصلۀ خانه دانشجویی تا خانه دانشجویی متأهلان را فاصلۀ بین تصویب تا اجرای قانون باید پر کند.
دانشگاهها مؤظفاند متناسب با برآورد نیاز دانشجویان متأهل برای تأمین خوابگاه متأهلی اقدام کنند. اما در حال حاضر جز تعداد انگشت شماری از دانشگاه ها، سایر دانشگاهها به وظیفه خود عمل نکردند... (۱)
همچنین تا به امروز، دانشگاه علامه طباطبایی (ره) هم جز وعدۀ تأمین صد واحد خانه دانشجویی متأهلی حرفی برای گفتن ندارد. هرچند حتی اگر آن ۱۰۰ واحد برای مهر سال ۱۴۰۳ تأمین شود اصلا پاسخگوی ۱۵۰۰ دانشجوی متأهل دانشگاه نخواهد بود. البته این را هم باید در نظر گرفت که تأمین خانه دانشجویی متأهلی نه صرفا برای متأهلین، بلکه برای دانشجویانی که با آگاهی از تأمین مسکن توسط دانشگاه برای ازدواج اقدام میکنند هم باید در نظر گرفته شود.
پای درد و دل دانشجویان متأهل که نشستیم، تازه فهمیدیم چقدر تحت فشار هستند. در همین راستا مصاحبهای انجام شده که در ادامه میخوانید:
حانیه امین آقائی هستم، دانشجوی رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی که در سال ۱۴۰۲ وارد دانشگاه شدم. کمتر از دو ماه است که ازدواج کردم. همسرم هم فارغالتحصیل ارشد هستند.
فاطمه سادات رفیعی هستم، رشته علوم تربیتی، سال ۱۴۰۲ بود که موفق به ورود به دانشگاه شدم. سهسال است که ازدواج کردم.
سیدمحمدامین حسینی هستم، حدود دو سال از ازدواجم میگذرد و خودم در مقطع دکتری حقوق خصوصی مشغولم و همسرم دانشجوی پزشکی هستند.
مهران خالقی متولد سال ۱۳۸۱ هستم، در شهر زنجان متولد شدم. بنده و همسرم در مقطع کارشناسی ازدواج کردیم. در حال حاضر دانشجوی ترم هشت حقوق هستم.
شروع شرح جدایی...
در حال حاضر کجا سکونت دارید؟ در صورت امکان ترجیح شما استفاده از خوابگاه متأهلی است یا خیر؟
خانم رفیعی در پاسخ به این سؤال گفتند: هر دو خوابگاهی هستیم. بله حتما خوابگاه متأهلی را انتخاب میکنیم. با توجه به اینکه اهل شهرستان هستیم و شرایط اجاره کردن خانه سخت است.
آقای خالقی گفتند: بنده در خوابگاه ساکن هستم و همسرم و فرزندم در زنجان زندگی میکنند. مجبورم هر هفته یا هردوهفته یکبار در رفت و آمد باشم. قطعاً ترجیح میدهم از خوابگاه متأهلی در چنین شرایطی استفاده کنم.
ازدواج همراه با تحصیل، سخت! اما شدنی
به نظر شما تحصیل در کنار ازدواج چقدر میتواند محقق شود؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این سؤال گفتند: بهنظرم تحصیل در کنار ازدواج میتواند محقق شود، اما ممکن است در شرایطی مثل دوران بارداری دشوار یا کند شود.
آقای خالقی در ادامه گفتند: پاسخ به این سوال با توجه به شرایط، روحیات، آشنایی با مهارتهای زندگی، توانایی مدیریت همزمان کار و تحصیل و زندگی برای هر فرد میتواند متفاوت باشد.
آقای حسینی نیز به این سؤال پاسخ دادند و گفتند: ازدواج عامل کمک کننده به تحصیل است چرا که آرامش ذهنی و روحی ارزشمندی به واسطه ازدواج به وجود میآید که امکان طی کردن مراحل مختلف تحصیلی را فراهم میکند. در نتیجه ازدواج و تحصیل نه تنها باهم تعارضی ندارند، بلکه ازدواج به تحصیل کمک میکند.
زندگی مشترک از نگاه جوان امروز، شروع یک زندگی ساده هم سخت شده
به نظر شما اولویتهای جوانان امروزی برای ازدواج چه تفاوتی با گذشته دارد؟
خانم امین آقائی در پاسخ به این پرسش گفتند: دغدغۀ اقتصاد و داشتن خانه مناسب بیش از پیش در ذهن جوانان است و مشکلات اقتصادی و میل به داشتن زندگی مالی خوب، باعث شده برخی معیارهای مالی داشته باشند که در جامعه کنونی خیلیها از داشتنش محروم هستند.
خانم رفیعی گفتند: در شرایط فعلی دغدغههای مالی اولویتها را خیلی تغییر داده و با توجه به فضای مجازی اولویتها از اخلاق و ظرفیتهای فکری، به ویژگیهای جسمانی و مالی تغییر رویه دادهاند.
آقای حسینی در ادامه به این شکل پاسخ دادهاند: امروزه خیلیها میگویند جوانان امروزی توقعات زیادی دارند، اما در واقع اینطور نیست و جوانان امروزی زیادی پیدا میشوند که حاضر به شروع یک زندگی ساده هستند. متأسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی و تورم همین زندگی ساده نیز هزینههای زیادی دارد و جوانان از فراهم کردن مقدمات اولیه زندگی ساده نیز ناتوان شدند که گرانترین بخش شروع زندگی، مسکن است.
مسکن؛ پاشنۀ آشیل تشکیل خانواده و رشد جمعیت!
نداشتن مسکن تا چه اندازه باعث به تأخیر انداختن ازدواج جوانان و دانشجویان شده؟ خوابگاه متأهلی به چه میزان توانایی رفع این مشکل را دارد؟
خانم امین آقائی به این سوال چنین پاسخ دادند: قطعاً مسکن یکی از دغدغههای مهم هر جوانی است که قصد ازدواج دارد و موجب به تأخیر انداختن ازدواج و تشکیل خانواده میشود. خوابگاه متأهلی گزینه بسیار مناسبی برای زمان دانشجویی است و تا پیدا کردن خانه مناسب، موجب استقلال دو طرف میشود.
آقای حسینی گفتند: بهنظرم از میان دلایل اقتصادی، نداشتن مسکن مناسب مهمترین دلیل تأخیر ازدواج جوانان است. طبیعتاً خوابگاه متأهلی، میتواند در حل این مشکل به زوجهای دانشجو کمک شایانی بکند.
مسکن، مسکن، و بازهم مسکن... باید به داد جوانها رسید!
به نظر شما وجود خوابگاه متأهلی، چه محاسنی دارد که باعث ترغیب مجردها به ازدواج شود؟
خانم رفیعی گفتند: در واقع برای دانشجو یک خیال آسوده به وجود میآورد که حداقل تا چند سال با خیال راحتتری به تحصیل بپردازد.
آقای خالقی، در پاسخ به این سوال چنین مطرح کردند: قطعاً باعث ترغیب جوانها به ازدواج خواهد شد. زیرا؛ بزرگترین مانع پیش روی جوانان همین مسکن است و حتی اگر برای مدت کوتاهی این مانع از سر راه جوانان برداشته شود جوانان در این مدتی که در خوابگاه متأهلی هستند سعی میکنند پس اندازهای خود را بیشتر کنند تا بعد از فارغالتحصیل شدن بتوانند منزل خودشان را تهیه کنند.
دانشگاه خانواده محور، ضامن فردای ایران زمین
آیا قصد دارید فرزند هم داشته باشید؟ با توجه به روند کاهش جمعیت، به نظر شما فرزندآوری چقدر اهمیت دارد؟
خانم رفیعی: بله. برای جامعه از هر لحاظ از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی باید دید با شرایط فعلی زندگی چقدر امکان فرزندآوری وجود دارد.
آقای خالقی گفتند: ما الحمدلله صاحب یک دختر ۸ماهه هستیم. ایرانِ امروز ما به شدت در سرازیری کاهش جمعیت قرار گرفته و این برای یک کشور خطرناک است. اگر انسان حداقل چند کتاب تربیتی مطالعه کرده باشد متوجه میشود که امکان تربیت صحیح و سالم فرزندی که برادر و خواهری نداشته باشد وجود ندارد. پدر و مادر اگر تربیت صحیح فرزندخودشان برایشان دغدغه است، نباید به یک یا دو فرزند بسنده کنند چه برسد به اینکه آینده کشور نیز برایشان مهم باشد. حالا همین بچهای که به تنهایی بزرگ شده یا دست کم فقط یک برادر یا خواهر داشته، تقریبا بعد از هجده سالگی به یکباره میخواهد وارد فضای جامعه شود. خب این فرزند اصلا درکی از زندگی جمعی، کار گروهی، گذشت کردن، تقسیم کار و... ندارد و این برای کشور مشکلزا است.
این مصاحبه در پایان با تشکر از مصاحبهکنندهها به پایان رسید. اما برای دانشجوی جوان و مجرد مسئلۀ مسکن، زوجهای متأهل را به سختی انداخته و جوانان آمادۀ ازدواج را از تشکیل خانواده میترساند! (۲) به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بالا بودن هزینههای زندگی، هزینه بالای مسکن، بیکاری و پیدا نکردن گزینه مناسب برای ازدواج در صدر علل عدم ازدواج بهنگام جوانان هستند که مطمئناً میتوان در دانشگاه برای هر کدام از این علتها چارهجویی کرد.
امیدواریم تلاش ما برای پیگیری مسئلۀ تأمین خانه دانشجویی متأهلی برای دانشجویان دانشگاه مؤثر واقع شود و قدم برداشتن برای این اتفاق مبارک، عمل خیر مقبولی در پیشگاه خداوند متعال باشد.
والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما
اولئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلاما
خالدین فیها حسنت مستقرا ومقاما (۳)
۱- قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مصوب ۱۴۰۰/۷/۲۴
۲-عوامل تأثیر گذار بر افزایش سن ازدواج جوانان، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، تاریخ انتشار ۱۴۰۱/۳/۱۰
۳-آیات ۷۴ الی ۷۶ سوره مبارکه فرقان
فاطمه افتخاریپور، عضو فعال دانشکده روانشناسی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبائی(ره)
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.